تاریخچه و توضیحات موسیقی اصیل ترکمنی
موسیقی ترکمن
هوشنگ جاویدتاریخ چند هزار سالة ترکمن سرشار از کوچ، هجوم، دفاع و درد و غم و شادی است، فراز و نشیب زندگی فرزندان «اوغوزخان» که از بلندیهای خشک و صخرههای «تیان شان» در غرب چین به مرور زمان به صحراهای گرم آسیای میانه و چمنزارهای سیحون و جیحون و کنارههای خزر کوچیدهاند. در طول زمان همواره بر سر تنازع بقاء خویش با امپراتوران چین، تزارهای روسیه، خوانین محلی به ستیز برخاستهاند و در این رهگذر ادبیات شفاهی ترکمنها به ویژه موسیقی این قوم سترگ بازگوکنندة حلقههای گسستة هویت فرهنگی آنان است.موسیقی در میان ترکمنها جزء لاینفک زندگی است، بیان آلام نهفتة درون و آیینة تمامنمای زیستن آنان، با الهام از طبیعت، روابط اجتماعی، اقتصادی، کوچ، تاخت و تاز،… و سایرمایههای اصلی یک زندگی است.
موسیقی ترکمن با پرداختن به رموز زندگی و روح آدمی محتوایی غنی مییابد، زبان گویای شور ایمان و عشق و مبارزه، ساز ترکمن همراه با «شَلْپِه»های دست نوازندة دوتار نفس میکشد، میخندد و شتاب میکند با نوازش آرشة کمانچه کند میشود به پرواز در میآید و با نوای نی ترکمن به میان ابرها سفر میکند و نظارهگر زندگی شبانان میشود و زنبورک و ذَل ترکمن بیاختیار انسان را به رؤیا و تولد دوباره و باروری میرساند.
موسیقی ترکمن طوفانی است که وجود آدمی را به لرزه در میآورد، میگذارد و هیچ شنوندهای نمیتواند در برابر نیروی جاذبة آن مقاومت کند و یا بیتفاوت از کنارش بگذرد.
در موسیقی ترکمن چهار دستگاه اصلی وجود دارد که عبارتاند از: تشنید۱، مُخمِسِ۲، نُوایی۳، و قِرقْلِی (قِرخْلِی)۴ (یا چهل مقام) که هر کدام از این دستگاهها خلقشدة پنجههای استادانی گمنام در طول تاریخ موسیقی ترکمن است که به صورت سینهبهسینه ویژگی فرهنگ قومی خویش را حفظ کرده و به زمان امروزین رسیده.
مقامهایی چون «گوگ دفه مُقامی»۵، قونقورباش مقامی۶، حاجی قولاق۷، زیباگوزل۸، بیکه حالان۹، قیزدوردی۱۰، ساتا شدیم۱۱، آزادلیق۱۲، ییلغی لار۱۳، شُه رات مُقامی۱۴، حاصل یقین چی۱۵، اُستادِم۱۶، سونگقی داغی۱۷، آوچی مقامی۱۸، بوجنّت۱۹، بال سایات۲۰، آت چغر۲۱، همه از مهمترین بخشهای موسیقی ترکمناند که از دل همان چهار دستگاه بیرون آمدهاند، با اشعاری ساده و بیآلایش و همهپسند، در این موسیقی بزرگ مرد ادب کلاسیک ترکمن «مختومقلی فراغی» سهم بزرگ و به سزایی را دارد شاعر شهیری که با زبان ساده سرایندة پند، تلاش، شادی و زیبایی است. دومین بخش تصانیف موسیقی ترکمن از داستانهای حماسی و ادبیات لیریک ترکمن سرچشمه میگیرد منظومههایی چون زهره و طاهر ـ شاهصنم و غریب ـ حمراء و حوری لقاء، حمراء و سایات یوسف و احمد و کوراوغلی.
و در بخش سوم موسیقی ترکمن به مسئلة موزیکوتراپی میرسیم، مسئلهای که به تازگی در غرب بر روی آن صحّه گذاشته و به پژوهش پرداختهاند پَریخوانی یا پُرخوانی که موسیقی مختص بیماران روحی است در این شکل از موسیقی ترکمن پَریخوان با خواندن اشعار مخصوص و نواخت دوتار و انجام حرکات موزون و غریب تا اعماق روح بیمار نفوذ کرده و عامل تخریب روانی بیمار از تن و روان او فرا میخواند. در بخش چهارم موسیقی ترکمن عرفان پویا حاکم است و پدیدة بارزش ذکر خنجر میباشد.
پرباری موسیقی ترکمن به گونهای است که تأثیر بسیاری در زنان این قوم داشته به گونهای که آواهای حزین زنان ترکمن در قالبی سنگ صبوروار بیان میگردد، که میشود آن را بخش مجزایی در کنار موسیقی سازیک ترکمن دانست.
این دسته آواها عبارتاند از: لَـلَه۲۲، هودی۲۳ و مرثیهخوانی.
۱٫ لَـلَه (آواز زنان در غربت) شکلی خاص برای اجرا دارد بدین گونه که دختران به غربت شویدادهشدة ایل در شبی مهتابی که بدر کامل میشود در بیرون محل زندگی قبیله دور هم جمع شده و به طور دستهجمعی آواهایی را سر میدهند که حکایت از غربت سنگینی چونان سنگی به ته چاه افتاده را دارد. بیان آرزوی دیدار مادر نارواهای همسر از زبان گمنامان مظلوم، با شعرهایی چونان قوی که به چشمة بکر جوشانی میماند که از بلندای ابدیت قومی سرچشمه میگیرد.
۲٫ هودیها همان لالاییهای ترکمنان است، اشعاری سرشار از امید و آرزو و آموزش زندگی و شناخت جامعه، که به ایجاد وابستگی کودک به فامیل و قبیلهاش منجر میگردد.
۳٫ مرثیهخوانیها با اشعاری حزنآلود و غنایی تصویری در قالب دوبیتی که پایان هر دوبیتی به گفتن اِی وای اِی وای ختم میشود در متن اشعار که دقیق بشوی میتوانی رابطة متوفی را با سرایندة عزادار بیابی. وامبری در کتاب «سیاحت درویش دروغین» از مرثیهخوانی زنان ترکمن یاد میکند و مینویسد:
(زنها که در محوطة تنگ چادرها چهار زانو نشسته و خود را موظف میدانند به طور دستهجمعی فریادهای جگرخراش بکشند و اشک بریزند، در عین حال از شانه کردن پشم و چرخاندن دوک نخریسی یا انجام دادن کارهای دیگر دستبردار نیستند) و این شاهدی است بر زیبایی و پیوند موسیقی در میان این قوم دیرین که تا امروز همچنان دستنخورده و بکر باقیمانده و پژوهشی دقیق و صحیح را میطلبد که بتوان از آن طریق اصالتهای به چشمنیامده و به گوشنرسیدة فرهنگی را به جهانیان نمایاند با آنکه در ترکمنستان حرکتهای بسیاری در زمینة شناسایی و آموزش نهفتههای این موسیقی انجام پذیرد به جرئت میتوان گفت در کشور ما متأسفانه این موسیقی پُربار فقط نمایش جشنوارهای داشته و بس بیهیچ تدقیق و پژوهشی پویا و بزرگان این موسیقی در حال احتضار، تهاجم فرهنگی را میشود با پویایی صحیح در این گونه زمینهها پاسخی محکم داد.
سنندج ۲۷/۱۰/۷۱
با تشکر فراوان از موسی جرجانی یاورم در این پژوهشها
لازم به ذکر است که مطلب فوق از مجموعهای در حال تکمیل با عنوان (موسیقی دشت ترکمن) انتخاب و ارسال شده است.
(ذَل: سازی است کوچک به اندازة قمیشهای دوزَله که از نیهای باریک به همان شکل قمیش ساخته میشود و در زمان نواخت در دهان قرارش میدهند و با دو دست در جلوی دهان نواهای مختلفی از آن به گوش شنوده میرسانند.)
پینوشت:۱٫ Tesnid2. Novai
3. Moxemmes
4. (Derxler) Qerqler
5. Gogdefemqāmi
6. Qonqurbāš
۷٫ Hajiqolaq
8. Zibā gozel
9. Bikē Hālān
10. Qizdordi
11. Sātāšdim
12. Axādliq
13. yilqilār
14. Sohrātmoqmi
15. Hāsel yeqin ci
16. Ostādem
17. Songqidāqi
18. Aōvčimoqāmi
19. Bujannat
20. Balsāyāt
21. Atčagar
22. Lala
23. Hudi